رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربه‌ی ۴۰ ساله‌ی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریه‌ی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» به‌سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود.
به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR طی سلسله‌یادداشت‌ها و گفتگوهایی در قالب پرونده‌ی «
گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه‌ می‌پردازد. در ادامه‌ی سلسله مطالب این پرونده، خانم رقیه فاضل دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی و فعال فرهنگی تربیتی در یادداشتی به بررسی و تبیین الزاماتِ مطالعه، فهم و عملیاتی‌سازی بیانیه‌ی گام دوم پرداخته است.

 

بعد از انتشار بیانیه‌ی گام دوم انقلاب، واکنش‌های متفاوتی را مشاهده می‌کنیم. از برخی واکنش‌های متداول که بگذریم، جوانان انقلابی به‌عنوان مخاطب اصلی، استقبال خوبی از بیانیه داشته‌اند. نقل‌ قولی هم که از سفارش رهبر انقلاب در رابطه با این بیانیه به نقل از آیت‌الله شب زنده‌‌دار منتشر شد، خوب دیده شد و دغدغه‌ای مضاعف ایجاد کرد که چه باید کرد؟
این شور و نشاط و این توجه به بیانیه‌ای که از سوی رهبری صادر شده، خوب و مبارک است. چه بسا اگر درمورد بسیاری از بیانات و پیام‌های حضرت امام رحمه‌الله و رهبر انقلاب این فضا شکل می‌گرفت، از بسیاری از چالش‌های فکری و عملی به راحتی عبور کرده بودیم. اما این شور و نشاط به کدام سو باید برود؟
 
* ۱) مطالعه و بازخوانی بیانیه
مطمئناً مطالعه‌ی دقیق بیانیه در قدم اول ضروری است. بدون «مطالعه و درک بیانیه»، هیچ حرکت صحیحی نمی‌توانیم انجام دهیم. این مطالعه‌ی ویژگی‌هایی دارد. مطالعه باید روش‌مند، عمیق، مسئله‌مند و ناظر به گام‌های عملی باشد.
 
الف) روش‌مندی 
اگرچه می‌توان به بیانیه، به‌عنوان یک متن و مقاله مانند بسیاری از مقالات و نظریات دیگر درباره‌ی انقلاب هم نگاه کرد، اما باید بدانیم این بیانیه، نظریه‌ی یک نظریه پرداز بیرون از امت نیست. جوان مؤمن انقلابی این بیانیه را بیانیه‌ای برای عملی شدن و حرکت کردن و گام برداشتن می‌داند. لذا روش مطالعه بیانیه هم خاص خواهد بود و به مطالعه و نظرورزی و نقادی صرف در مورد بیانیه، اکتفا نخواهد شد. از طرفی اگر می‌گوییم بیانیه برای عمل کردن صادر شده، منظور یک ابلاغ خشک و رسمی از سوی یک رئیس سازمان به کارمندانش نیست.
اگر امت را همان‌طور که بارها از سوی رهبر انقلاب بیان شده، به گروه کوهنوریِ در حال حرکت تشبیه کنیم، این بیانیه میثاق تمامی اعضای این گروه کوهنورد است که گروه را متحد و منسجم و یکدل کرده، از مسیری که پشت سر گذاشته‌ایم، قله‌هایی که پیش رو داریم و کارهایی که باید همگی انجام دهیم، می‌گوید. 
مطالعه‌ی بیانیه نه مطالعه‌ی یک نظریه است، نه مطالعه‌ی یک دستور العمل رسمی. اگر بیانیه را میثاق جمعی این امت بدانیم، مطالعه‌ی بیانیه باید نگاه کلان و گفتمان بیانیه را حفظ کند تا بتواند به سوی عملی شدن پیش برود. امیدواری، قدردانی و شُکر، انصاف، دوری از نگاه افراط و تفریطی، آشنایی و اعتماد به سنت‌های الهی، آگاهی از گذشته برای گام برداشتن به سوی آینده، از جمله ویژگی‌های کلان این بیانیه است که مطالعه باید به آن پایبند باشد و همین ویژگی‌ها را بازتولید کند.
 
ب) عمیق و مسأله مند بودن 
باید دقت کرد که عمیق شدنِ مطالعه و بازخوانی بیانیه، ناظر به مسائل واقعی و عملی حرکت انقلاب باشد تا پیشرفت نظری، به پیشرفتی عملی در مسائل انقلاب منجر شود.
بیانیه برخاسته از بنیان‌هایی نظری است که باید بر آن‌ها مسلط شد. یکی از کارهای واجب در جمع‌های مطالعاتی، پرداختن به این «مبانی نظری» و «عمیق شدن در بیانیه» است. بازخوانی بیانیه، فرصت خوبی برای مرور جدی مبانی انقلاب است. مفاهیمی همچون تحقق توحید در عرصه‌ی عملی و اجتماعی، امتداد انسان ۲۵۰ ساله و قیام لله علیه طاغوت، پیوند امت و امام و مردم سالاری دینی، نظام انقلابی و بسیاری مفاهیم محوری که در بیانیه نیز اشاره شده باید در این جمع‌ها تعمیق شود.
ایمان به قوانین و سنت‌های الهی و محاسبات منطبق بر آن، در این بیانیه بسیار مشهود است. توضیح و تبیین این سنت ها برای امیدواری هوشمندانه و برنامه‌ریزی منطبق بر واقعیات هستی بسیار ضروری است. سنت‌های فطرت، امداد، نصرت، تغییر جامعه، حفظ دین خدا، غلبه نهایی حق بر باطل از جمله سنت‌های جاری در هستی است که باید در این مطالعات آن‌ها را تبیین و ترویج کرد.
بازخوانی و پرداختن به شعارهای اصیل، جهانی و فطری انقلاب همچون «آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری» هم به تعمیق بیانیه کمک می‌کند و هم برای حرکت در گام دوم، پرچمی بلند می‌کند تا راه و بیراه مشخص شود. این شعارهای اصیل اگر با زبانی مناسب و ناظر به مسائل و اقتضائات دنیای کنونی برای جوانان جهان نیز بازتولید شوند، قدم بزرگی در گام دوم برداشته خواهد شد که می‌تواند یکی از خروجی‌های این حلقه‌های مطالعاتی باشد.
بیانیه‌ی گام دوم، بیانیه‌ای است که علاوه بر شناخت جبهه‌ی خودی، رقیبان و دشمنان را هم شناخته و با پایش و رصد جامع، راهبردها را مشخص می‌کند. یکی از کارهایی که در جمع‌های مطالعاتی حول بیانیه باید انجام شود، شناخت نظام سلطه در تمامی ابعاد آن خصوصاًً در عرصه توصیه‌های هفت گانه‌ی بیانیه است.
 
ج) پرهیز از کلی‌گویی و توجه به وظایف 
در این جمع‌های مطالعاتی، باید مراقب بود که از کلی‌گویی پرهیز شود و رسالت و وظیفه‌ی خود را با تفصیل و فهم دقیق بدانیم. اگر در بیانیه اشاره شده است که در «بعضی برهه‌های تاریخ چهل ساله به شعارهای انقلاب بی‌توجهی شده و از جریان انقلابی غفلت شده است»، این برهه‌ها شناسایی شده و علت‌ها و بهانه‌های این رویگردانی نیز تبیین شوند. تنها با این دقت است که بیانیه می‌تواند اثر راهبردی خود را داشته باشد و عبرت‌های تاریخ انقلاب را برای حرکت آینده به کار بندد. البته باید توجه داشت که طبیعتاً اینگونه مطالعه، جمع را از یک حلقه مطالعاتی خنثی خارج کرده و منافع برخی جریان‌های فکری و سیاسی را به خطر خواهد اندخت. باید دقت کرد که همان‌گونه که انقلاب برای عده‌ای خطرآفرین بود، بیانیه‌ی گام دوم آن نیز نمی‌تواند خنثی باشد.
یکی دیگر از محورهای مطالعه، دستاوردهای هفت‌گانه‌ی بیانیه و تحلیل و تعمیق آن است. باید شیوه‌های رسیدن به این دستاوردها را مرور کرد، علل موفقیت را جستجو و به دستاوردهایی فکر کرد که می‌توانست در چهل سالگی انقلاب مطرح شود اما آنطور که باید و شاید محقق نشد. محور دیگر که می‌توان ذیل دستاوردها به آن پرداخت، عواملی است که ممکن است این دستاوردها را تهدید کند. باید بدانیم این دستاوردها همان‌طور که بدون برنامه و مجاهدت به دست نیامده، بدون برنامه و مجاهدت نیز باقی نخواهند ماند.
تبیین چالش‌های جدید انقلاب، از دیگر محورهای مطالعه بیانیه می‌تواند باشد. اکنون پس از آن‌که چالش انقلاب از «رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی آمریکا» به «برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا» رسیده، باید چالش‌های بعدی مقابله با استکبار و خصوصاً آمریکا را تا نابودی کامل برشمرد و دنبال آمادگی فکری و عملی برای مواجهه با این چالش‌ها بود. در این میان چالش مواجهه با اسلام آمریکایی را باید جدی گرفت، از تقلیل مفهوم اسلام آمریکایی به سعودی و داعش جلوگیری کرد و ریشه‌های فکری اسلام آمریکایی را در جریان لیبرالِ غرب زده و متحجران مقدس‌نما نیز شناسایی کرد. پیش‌بینی چالش‌های جدید خصوصاًً در عرصه‌ی پیشبرد توصیه‌های هفت‌گانه بسیار ضروری است.
 
* ۲) ظرفیت سازی برای عملی شدن بیانیه
برای تحقق عملی بیانیه، هم باید وارد عمل شد، هم گفتمان‌سازی کرد و هم از دیگران مطالبه‌گری کرد.
الف) عمل به بیانیه
برای تحقق گام دوم، علاوه بر اینکه مخاطب بیانیه را یک امت می‌دانیم، بسیار لازم است که هر کسی مشخصاً خود را مخاطب بیانیه بداند و به دنبال تحقق تک‌تک محورهای بیانیه در عرصه‌ی عمل خود باشد. هر کسی باید نسبت میان گام دوم انقلاب و عرصه‌های فعالیت خود را بسنجد و عمل خود را با معیار تحقق بیانیه تنظیم کند.
جمع‌های جوانانه، خصوصاًً جمع‌های دانشجویی نیز باید بتوانند امتداد این بیانیه را در عرصه‌های گوناگون و خصوصاًً رشته‌های تخصصی خود روشن کنند. دقت شود که به دنبال سندنویسی نیستیم، بلکه باید پیگیر بود تا این راهبردها ترجمه‌ی تخصصی خود را پیدا کنند تا هر چه بیشتر به تحقق عملی بیانیه کمک شود. گام اول انقلاب در عرصه‌ی آکادمیک و عملیِ تعلیم و تربیت، اقتصاد، سیاست، کشاورزی، صنعت و... چه بوده و گام دومش چه خواهد بود؟ طبیعتاً توصیه‌ی اول بیانیه در عرصه‌ی «علم و پژوهش» با موتور پیش‌رانی به نام جوانان دانشجو محقق خواهد شد. ارتباط جدی و مسئله‌محور دانشجویان با یکدیگر و خصوصاً نسل‌های فعال تشکیلاتی با دانشجویان تحصیلات تکمیلی دغدغه‌مند و اساتید انقلابی در هر رشته و گفتگو و باز کردن مسائل انقلاب در رشته‌های تخصصی، ظرفیت خوبی برای تحقق گام دوم انقلاب ایجاد خواهد کرد و می‌تواند دانشگاه ما را نیز از رخوت و خمودگی دور و به دانشگاه اسلامی و انقلابی تبدیل کند.
ایجاد هسته‌های مقاومت برای پیش‌بردن توصیه‌های هفت‌گانه، از کارهای اساسی جمع‌های پُرشور جوانان است. در این بخش، کافی نیست که در عرصه‌ی نظری همه‌ی توصیه‌ها را تبیین و تشریح کنیم، بلکه لازم است با توجه به امکانات و فرصت‌هایی که در اختیار داریم، در هر جایی که هستیم، همان‌جا را مرکز دنیا بدانیم و شُکر داشته‌ها را به‌جا آوریم و به دنبال عمل به توصیه‌ها باشیم. تشکل‌های مردمی و جوان اگر بتوانند هسته‌های مقاومت در هر یک از توصیه‌ها را با توجه به ظرفیت‌های خود تشکیل دهند، فضای آرمانی دهه‌ی شصت را به مراتب بهتر احیا خواهند کرد. 

ب) گفتمان سازی
کار رسانه‌ای و هنری برای انتشار هرچه بیشتر مفاهیم متعالی بیانیه، بسیار ضروری است. چرا که تا آگاهی در افکار عمومی ایجاد نشود، گام دوم برداشته نخواهد شد. این سنت الهی است که تا امتی آگاه نشود و اراده نکند، نمیتواند سرنوشت خود را تغییر دهد. «ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم» و «روشنفکری عمومی» که در بیانیه اشاره شده است، نه فقط به عنوان یک دستاورد که خود به عنوان ریشه‌ی دیگر دستاوردها مطرح است. در این میان باید دقت داشت که یکی از مخاطبان اصلی این بیانیه، قشر دانش آموز و نوجوان ماست که نباید از آن غفلت کرد و گسترش روشنفکری نسبت به مفاهیم مطرح در بیانیه‌ی گام دوم در سطح «نوجوانان و نونهالان» سرمایه‌ای جدی برای تحقق بیانیه خواهد بود.

ج) مطالبه‌گری
نظام انقلابی تنها وقتی میتواند رشد کند و بالنده باشد که هم امتی پای کار داشته باشد و هم مراقبت کند تا از قلّه‌ها و آرمان‌ها فاصله نگیرد. طبیعتاً مدیریت امور روزمره ممکن است هر مسئولی را به خود مشغول کند و باعث شود آرمان‌ها و توصیه‌های ترسیم شده در بیانیه‌ی گام دوم مورد غفلت قرار گیرد. عده‌ای هم هستند که با جهت‌گیری بیانیه‌ی گام دوم انقلاب همراه نبوده و نخواهند بود. عده‌ای هم در عین همراهی، نمی‌دانند چه باید بکنند. مطالبه‌گری از مسئولین -هر کسی که نعمت و فرصتی در اختیار دارد و می تواند گامی بردارد- در مواجهه با همه‌ی کسانی که نمی‌دانند و نمی‌خواهند و نمی توانند، مفید خواهد بود و ظرفیت تحقق ایجاد می‌کند.
البته واضح است که به میزانی که برای عملی شدن یک امر تلاش می‌کنیم و در میدان وارد می‌شویم، فرصت‌ها و راهکارها را بهتر خواهیم شناخت و نقدها و مطالبات دقیق تر و کارآمدتری خواهیم داشت.

* ۳) در مواجهه با بیانیه‌ی گام دوم چه ملاحظاتی را باید رعایت کرد؟
اگر چه شور و نشاط ایجاد شده در میان جوانان در استقبال از بیانیه‌ی گام دوم خوب است، باید دقت شود که این مواجهه مقطعی و هیجانی نباشد و پس از مدتی که شور هیجانات رسانه‌ای فروکش کرد، بیانیه به فراموشی سپرده نشود. نگذاریم با گذشت زمان، محافظه‌کاران غیرانقلابی خیال‌شان از جانب بیانیه راحت باشد. نباید این بیانیه در عرض دیگر مسائل قرار گیرد یا در غوغای فضاهای سیاسی پیش رو اعم از خیزش‌های سیاسی برای انتخابات یا مسائلی چون تحریم‌ها و... فراموش شود. این بیانیه می‌تواند شاخصی جدی برای محک زدن فعالیت‌های اشخاص و جریان‌ها در این میدان ها باشد.
از طرف دیگر باید مواظب بود تا بخاطر منع از مواجهه‌ی هیجانی، جمع‌های مبارک و جلسات بازخوانی ایجاد شده را منکوب نکنیم.
با مد نظر قرار دادن بیانیه و حرکت در گام دوم، مطمئناً مسائلی در عمل پیش خواهد آمد که باید به دنبال گفتگوی نظر و عمل باشیم و از مسئله‌های نوپدید بر سر راه تحقق گام دوم نهراسیم.
ملاحظه‌ی اساسی دیگر آن است که عیاری برآمده از خود بیانیه برای تفسیر و تبیین بیانیه داشته باشیم. چرا که عده‌ای دوست دارند قدرت «متحد کردن ناظر به آرمان‌ها» در بیانیه را به ائتلاف‌های بی‌خاصیت تقلیل دهند. نباید گذاشت حرف‌های محافظه کارانه‌ یا غیرانقلابی با پوششی جدید، به اسم تفسیر گام دوم تکرار شوند. بیانیه‌ی گام دوم کلیشه‌شکن است و نباید اجازه داد کلیشه‌های تقابلیِ قدیمی هم‌چون چپ و راست، ادبیات غیر انقلابی خود را بر بیانیه تحمیل کنند. اگرچه در عرصه‌ی فکری همه‌ی جریان‌ها آزادند که بیانیه را با دیدگاه خود تفسیر و تعبیر کنند، اما این جوانان انقلابی هستند که انتخاب می‌کنند با این جریانات چگونه مواجهه‌‌ای داشته باشند و فریب اصطلاحات به عاریه گرفته از بیانیه را نخورند.