دولتهای انگلستان، آلمان، فرانسه، کانادا، استرالیا، هند، ژاپن، ایالات متحده آمریکا و اتریش به ایمیل «شرق» که اعلام میزان حقوق مقاماتشان را درخواست کرده بود پاسخ دادند. حقوق رئیسجمهور، صدراعظم، نخستوزیر، وزیر کابینه و نماینده مجلس جزء موارد مورد درخواست بود و هر 9 کشور به این درخواست پاسخ دادند. بر اساس ایمیلهای ارسالی به «شرق»، صدرنشین لیست حقوق مقامات نیز دونالد ترامپ با دستمزد سالانه 395 هزار دلار است.
البته کشورهایی هم بودند که به ایمیل «شرق» پاسخ ندادند. این کشورها چین، روسیه و ترکیه بودند که با وجود ارتباط نزدیکشان با ایران، اما ترجیح دادند پاسخی به ایمیل «شرق» ندهند.
نحوه اقدام برای دستیابی به حقوق مسئولان
از فیشهای نجومی تا سامانهای بدون اطلاعات
«فیشهای حقوقی نجومی» نخستینبار در سال 1395 خبرساز شد. خبری که در رسانههای خارجی از آن با عنوان افتضاح فیشهای حقوق نام برده شد، زمینه آن را فراهم کرد که موضوع ساماندهی حقوقها طرح شود. در مجلس همان سال مصوبهای از تصویب نمایندگان گذشت که سقفی برای حقوقها در نظر گرفته بود، اما از آنجا که این مصوبه قانونی برای انضباط مالی و رصد حقوق کارکنان دولت کافی نبود؛ سامانه دسترسی آزاد اطلاعات راهاندازی شد تا از طریق این سامانه، حقوقها در کنار سایر مسائل شرکتها شفاف شود. مجلس هم در بودجه 98 گام جدیتری برای اصلاح نظام حقوق مدیران برداشت. با تصویب بندی که در بودجه 98 مجلس سازمان برنامه را مکلف به فراهمکردن زیرساختهای لازم برای بهرهبرداری از سامانه یکپارچه اطلاعات شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی کرد و دولت را موظف کرد در مدت یک ماه از تصویب برنامه نسبت به تعیین، ابلاغ و اعلام حقوق و مزایای مدیرانعامل و اعضای هیئتمدیره موظف و غیرموظف شرکتهای دولتی و وابسته به نهادهای عمومی اقدام کند، تمام شرکتهای مشمول موظف شدند حقوق و مزایای مصوب را از ابتدای سال ۱۳۹۸ مطابق آن پرداخت کنند. این مصوبات و اقدامات هرچند تاکنون اجرائی نشده و نتیجه ملموسی نداشته، اما دستکم افکار عمومی را متوجه اتفاقی کرد که در پسِ پرداختها در دستگاههای دولتی میافتد؛ تا آنجا که اعلام حقوق مدیران به یک مطالبه عمومی تبدیل شد و برخی مدیران برای نشاندادن عزم خود در جهت ایجاد شفافیت، حقوق زیرمجموعههای خود را اعلام کردند.«شرق» نیز تاکنون طی سلسلهگزارشها و گفتوگوهایی این مطالبه عمومی را پیگیری کرده است و در جریان پیگیری همین پرونده تصمیم به تهیه گزارشی درباره بررسی وضعیت نظام پرداخت در سایر کشورها گرفت. بر این اساس به دولتهای مختلفی، از جمله انگلستان، آلمان، فرانسه، کانادا، استرالیا، چین، هند، ژاپن، روسیه، سوئیس، ایالات متحده آمریکا، افغانستان، ترکیه و چند کشور دیگر که به صورت تصادفی انتخاب شدند ایمیلی ارسال کرد. بعد از چند روز تقریبا تمامی کشورها به ایمیل ارسالی پاسخ دادند. برخی از آنها رقم را اعلام و برخی دیگر نیز آرشیوی از اطلاعات منتشرشده را برای دسترسی خبرنگار روزنامه ارائه کردند، اما در این میان، کشورهای ایران، چین، روسیه و ترکیه هیچ پاسخی به ایمیلهای ارسالی ندادند.
مفهوم شفافیت برای کارگزاران دولتی
مردم اغلب کشورهای دنیا درباره اموال کارگزاران حکومتی خود حساسیت خاصی داشته و به دولتهای خود فشار وارد میکنند تا در زمینه هرچه بیشترشدن شفافیت تلاش کنند. بانک جهانی هم تعریف خاصی در این زمینه ارائه کرده است: «شفافیت یا transparency به این معنی است که اطلاعات مسائل مالی اشخاص باید توسط مردم و گروهها در دسترس و کاملا قابل درک باشد. این اصل مشمول محدوده معقول حمایت از امنیت و حریم خصوصی افراد در جامعه است و سیاستمداران، وکلای مجلس و مدیران عامل شرکتهای بزرگ و کوچک را شامل میشود».
(worldbank.org)
درواقع بیشتر کشورها از مرحله شفافیت برای کارگزاران عبور کرده و درحالحاضر مسئله و چالش بزرگ بر سر شفافیت حقوق افراد معمولی و کارمندان است. این مسئله باچالش بزرگ برابری دریافتیهای بین زنان و مردان در یک شغل مشترک در کشورهای غربی مواجه شده است، زیرا با شفافیت حقوق کارکنان بود که مشخص شد در برخی موارد زنان در همان شغل و با شرایط کاملا مساوی حقوقی کمتر از مردان در همان شرکت دریافت کرده و مسئله شفافیت حقوق دریافتی با جدیت بیشتری در حال پیگیری است.
بر همین اساس بود که سایت www.payscale.com به بررسی شفافیت شرکتهای آمریکایی در زمینه حقوق کارکنان پرداخته و در گزارشی اعلام کرده که میزان شفافیت در عملکرد شرکتهای مورد بررسی حدود 85 درصد است، اما کمترین درصد در این بررسی 43 درصد بوده که شرکتهای با این میزان شفافیت در عملکرد در پایینترین رده رتبهبندی این سایت قرار گرفتهاند و سعی میشود با واردکردن فشار به آنها به شفافیت بیشتر دست بزنند.
شفافیت در برخی از کشورها سازمان بینالملل شفافیت در سایت خود آدرس و لینک سامانه شفافیت مختص به هر کشور را ثبت کرده و هر فرد میتواند با مراجعه به این سایتها به اطلاعات آن کشورها دسترسی داشته باشد.
https://www.transparency.org/search
در بخش مربوط به ایران چنین لینکی موجود نیست و باوجود تکلیف ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه هنوز این سایت ازسوی دولت ایران راهاندازی نشده است. شاید این موضوع در انتخاب ایران به عنوان رتبه 138 در بین 180 کشور جهان از سوی سازمان شفافیت بیتأثیر نباشد.
انگلستان
یکی از قدیمیترین کشورها در زمینه ایجاد شفافیت بریتانیا است. در انگلستان از سال 1975 این رویه وجود داشته که مردم از حقوق مسئولان حکومتی و کارگزاران مطلع باشند. اما بعد از اینکه در سالهای اخیر این افشاگری واقعیت تفاوت حقوق دریافتی بین زنان و مردان را در بریتانیا پررنگ کرد، کمپین تساوی حقوق دریافتی بین زن و مرد ایجاد شد.
IPSA یا همان مرجع مستقل استانداردهای پارلمان انگلیس از سالهای دور در این زمینه فعال بوده و به دلیل اینکه مرجعی برای تعیین حقوق کارگزاران است، لیست آن را برای عموم منتشر میکند و در سال 2015 نشریه تلگراف، حقوق دربار ملکه را براساس این قانون شفافیت منتشر کرده است. بر همین اساس پورتال پارلمان تمامی حقوق کارگزاران را به آدرس https://publications.parliament.uk/pay منتشر کرده که شامل حقوق و حتی میزان افزایش حقوق سیاستمداران، نظامیان، پلیس، شرکتهای تجاری و مدیران ارشد و... میشود.
ایالات متحده آمریکا
افغانستان
از سال 2010 «اداره عالی نظارت» در افغانستان برای مبارزه با فساد اداری ملزم به انتشار اطلاعات مالی کارگزاران شد.این اداره در سایت خود به آدرس
چین
دولت چین هم در این زمینه دست به اقداماتی زده است و سعی دارد درباره اموال کارگزاران حکومتی و میزان دریافتی آنها شفافسازی کند؛ اما این تلاش چین یک رویه دائمی نداشته و میزان این شفافیت کموزیاد میشود. همچنین این کشور دارای سایت رسمی به منظور شفافیت که سازمان شفافیت آن را تأیید کرده باشد، نیست. علاوهبراین بهتازگی سایت معتبر
هند
اتحادیه اروپا
طراحی سامانهای برای شفافیت در ایران
تخلف 2ساله از اجرای یک قانون مصرح
در ماده 29 قانون ششم توسعه آمده است: «دولت مکلف است در سال اول اجرای قانون برنامه درباره راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا اقدام کند و امکان تجمیع همه پرداختها به مقامات، رؤسا، مدیران همه دستگاههای اجرائی شامل قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران اعم از وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و دانشگاهها، شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، بانکها و مؤسسات اعتباری دولتی، شرکتهای بیمه دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی (در مواردی که آن بنیادها و نهادها از بودجه کل کشور استفاده میکنند)، مؤسسات عمومی، بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان قانون اساسی، بنیادها و مؤسساتی که زیر نظر ولی فقیه اداره میشوند و همچنین دستگاهها و واحدهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است، اعم از اینکه قانون خاص خود را داشته یا از قوانین و مقررات عام تبعیت کنند، مانند وزارت جهاد کشاورزی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سازمان بنادر و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای تابعه آنها، ستاد اجرائی و قرارگاههای سازندگی و اشخاص حقوقی وابسته به آنها را فراهم کند؛ بهنحویکه میزان ناخالص پرداختی به هریک از افراد فوق مشخص شود و امکان دسترسی برای نهادهای نظارتی و عموم مردم فراهم شود. وزارت اطلاعات، نیروهای مسلح و سازمان انرژی اتمی ایران از شمول این حکم مستثنا هستند. اجرای این حکم درباره بنگاههای اقتصادی متعلق به وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح فقط با مصوبه شورای عالی امنیت ملی مجاز خواهد بود». در ۲۵ اردیبهشت 96 معاون پارلمانی رئیسجمهور در جمع خبرنگاران اعلام کرد: «رئیسجمهور برنامه ششم را به هیئت دولت ابلاغ کرده است». براساس این ابلاغیه همه دستگاهها موظف به اجرای آن بوده و دولت هم مکلف بود در سال اول سامانه حقوق را راهاندازی کند. اکنون بیش از دو سال از این ابلاغیه میگذرد؛ اما نه از سامانه قابل استنادی خبری شده و نه از انتشار حقوق و مزایای مشاغل قیدشده در ماده 29 قانون ششم توسعه چیزی بیرون زده است. هرچند برخی از نهادها در ایران اقدام به شفافیت مالی خود کردهاند؛ اما هنوز تا همهگیرشدن این اطلاعات و به تأیید سازمانهای جهانی رسیدن فاصله زیادی وجود دارد.