دوگانه مقاومت-تسلیم از آن دست دوگانهسازیهایی است که نمیشود برچسب فیک و تقلبیبودن به آن زد. چنین دوگانهای برآمده از دو مشرب فکری و جهانبینی کاملا متفاوت و متناقض است. مقاومت الگوی جریانی است که با لحاظ همه جوانب، هزینه ایستادگی دربرابر خوی استکباری را کمتر از سازش و مسامحه برآورد میکند و تسلیم الگو و نقشه راه جریانی است که سعادت و کامیابی را در همراهشدن با جریان آب میبیند و خلاف این گزاره را به سود منافع ملی برنمیشمارد. بااینحال، چندی است که برخی مسامحهجویان با مشاهده سیاست فشار حداکثری جبهه غرب، بهویژه آمریکا، بر ایران راه صلاح و صواب را نه در استحاله، بلکه در مقاومت حداکثری میجویند. در این گزارش، به برخی از این چهرهها میپردازیم.
دوگانه انحرافی جنگ و صلح
نخستین چهره درآمده در صف مقاومت که در این نوشته به آن میپردازیم، آقای احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران است. او اخیرا در جریده تبلیغاتی این حزب، در یادداشتی با عنوان «استراتژی مقاومت» نسبت امروز ایران با غرب را بررسی کرد. او در این نوشته همچون تمامی مواضع قبلی خود و دیگر همطیفیهای اصلاحطلبش باردیگر بر گزاره جنگ و صلح پای میفشرد و وضعیت امروز کشورمان را بینابینی و در شرف جنگ ارزیابی میکند. او در بخش دیگری از وجیزهاش، بازگشت آمریکا به برجام را «امر محال»، اما کوتاهآمدن این کشور از مواضع پیشین را «امر ممکن» میداند. نقیبزاده پیشنهاد مکرون، رییسجمهوری فرانسه، مبنیبر اجازه هندوچین برای خرید نفت از ایران را بهمعنای کاهش تحریمهای آمریکا میداند و تأکید میکند: «همهچیز فعلا در تعلیق است و هر شرایطی از صلح تا جنگ امکانپذیر است». همچنین، این عضو حزب کارگزاران «فروش نفت» و «کاهش تشنجها در خلیجفارس و تنگه هرمز» را بهعنوان امتیازهایی قلمداد میکند که ترامپ میتواند برای ایران لحاظ کند.
با مقاومت شرایط بدتر نمیشود
نقیبزاده درادامه نوشته پاندولی خود که زیرکانه از دو گزاره تسلیم و مقاومت بهطور همزمان و یکجا تمجید میکند، بهنقل از طرفداران سیاست مقاومت مینویسد: «برخی باتوجهبه نمونهای همچون کرهشمالی و مذاکرات بیسرانجام آن با آمریکا معتقدند مقاومت بیشتر ایران و خروج از برجام میتواند طرف مقابل ایران را به پذیرش مواضع ایران وادار کند». نقیبزاده با وجود طرح این مطلب که «بعید است که هیچ طرفی با پافشاری صددرصدی بر مواضع خود بتواند نتیجهای بگیرد»، دو طرف یعنی ایران و غرب را به دادن امتیازاتی به یکدیگر دعوت میکند؛ اما درادامه تأکید میکند: «در مواجهه با غربیها باید با احتیاط رفتار کرد و تا جایی که میشود، امتیازاتی نداد؛ چون هدف نهایی آنان همین است که سیر رشد ایران کاهش پیدا کند». این عضو حزب کارگزاران در بندهای پایانی نوشته خود، تیر خلاص را به هیبت طرفداران سیاست «تسلیم» وارد و تأکید میکند: «با همه اینها، درنهایت گمان نمیکنم حتی با مقاومت بیشتر ایران، وضعیت از شرایط موجود بدتر شود».
مذاکره کنیم تا جنگ نشود
باید اعتراف کنیم جانبداری زیرپوستی نقیبزاده از امر مقاومت، موضوع بعید و بدیعی است. او همسو با دیگر اندیشهورزان جریان اصلاحطلب، هرجا فرصت و تریبونی نصیبش شده، قلم و زبان را علیه ایستادگی و تز مقاومت چرخانده است. این استاد دانشگاه در سال ۱۳۹۶ در یادداشتی، با اشاره به انقلتهای اعمالی اروپا و آمریکا درباره برنامه موشکی ایران، صراحتا تندادن ایران به شروط تحمیلی را عامل دورشدن سایه جنگ از سر کشور ارزیابی کرد. او نوشت: «بهتر است با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم، ممکن است اروپاییها مواضع تندوتیز آمریکاییها را در این مورد همراهی کنند». نقیبزاده بهمن۱۳۹۷ نیز در یادداشت دیگری در جریده تبلیغاتی حزب کارگزاران، با اشاره و تأکید مجدد بر امر مذاکره با غرب، اینبار تز رایزنی بیواسطه با آمریکا را پیش کشید و تصریح کرد: «اگر اروپا میتوانست صدای خود را بالا ببرد و گردوخاکی راه بیندازد، این کار را برای منافع خودش میکرد. اگر اروپا مجبور شود بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کند، مسلما ایران را انتخاب نخواهد کرد. واقعیت این است که اگر قرار بر سناریوهای جدی باشد، مذاکرات باید مستقیم با خود آمریکا صورت بگیرد».
بهزاد نبوی: باید مقاومت کنیم
رویگردانی ولو تاکتیکی نقیبزاده از انگاره تسلیم و سازش دربرابر غرب که در یادداشت روز نهم شهریور بیان شده، تنها مورد از چنین رویگردانیهایی در ماههای گذشته نبوده است. آقای بهزاد نبوی، از چهرههای نامی سازمان منحلشده مجاهدین انقلاب، اخیرا در گفتوگویی با اشاره به لزوم مقاومت دربرابر آمریکا گفت: «اصلا طرفدار این نیستم که مثل کرهشمالی با آمریکا مذاکره کنیم و آمریکا هم هرروز برای ما گربهرقصانی کند. ضمن اینکه اصل مذاکره را قبول دارم؛ اما الان وقت مذاکره نیست و باید مقاومت کنیم تا جایی که طرف مقابل ما وادار به عقبنشینی شود».
هزینه مقاومت کمتر از سازش است
با وجود بازگشت صریح و بعضا تلویحی چهرههای اصلاحطلب از موضع سازش، هنوز افرادی در دل این جریان حضور دارند که همچون گذشته بر مذاکره به هر شرطی تصریح میکنند. این افراد در ماههای اخیر کار را به جایی رساندند که با انتشار دیدگاههای خود در مطبوعات آمریکایی، بهطورمستقیم ترامپ را برای گفتوگو با ایران مخاطب قرار دادند. همه اینها در شرایطی است که مسوولان دولتی ایران از رییسجمهوری گرفته تا رییس دستگاه دیپلماسی، بارها مذاکره مستقیم و دوجانبه با آمریکا را رد و ایجاد تحول مثبت احتمالی در روابط را به لغو همه تحریمهای غیرقانونی و غیراخلاقی منوط کردهاند. از همه اینها گذشته، بنابر تأکید چندباره دلسوزان نظام، هزینه مقاومت بهمراتب از هزینه سازش کمتر است. فهم این گزاره البته بستگی تام به تسلط بر همه جوانب دارد و یقینا آنها که رویدادها را تکچشمی دنبال میکنند، از درک این مسأله عاجز میمانند.